جدول جو
جدول جو

معنی دست داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

دست داشتن
نقش داشتن، شریک بودن
تصویری از دست داشتن
تصویر دست داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
دست داشتن
قدرت داشتن، مسلط بودن، امکان داشتن
تصویری از دست داشتن
تصویر دست داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
دست داشتن
کنایه از در کاری مداخله داشتن، وقوف داشتن، تسلط داشتن
تصویری از دست داشتن
تصویر دست داشتن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوست داشتن
تصویر دوست داشتن
مهر و محبت داشتن به کسی یا چیزی، دلبستگی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوست داشتن
تصویر دوست داشتن
Love, Like
دیکشنری فارسی به انگلیسی
أحبّ , أحبّ
دیکشنری فارسی به عربی
पसंद करना , प्यार करना
دیکشنری فارسی به هندی
좋아하다 , 사랑하다
دیکشنری فارسی به کره ای
পছন্দ করা , ভালোবাসা
دیکشنری فارسی به بنگالی
پسند کرنا , محبت کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
نائل شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دست یافتن
تصویر دست یافتن
ظفر یافتن غلبه کردن، مسلط شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست برداشتن
تصویر دست برداشتن
دست از کسی یا کاری دست کشیدن از او یا از آن ول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
راندن، از خود دور ساختن، بر کنار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوست داشتنی
تصویر دوست داشتنی
قابل دوست داشتن محبوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راست داشتن
تصویر راست داشتن
نظام دادن، استقامت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجت داشتن
تصویر حجت داشتن
دلیل داشتن برهان داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدرت داشتن
تصویر قدرت داشتن
نیرو و توانایی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دور داشتن
تصویر دور داشتن
دور نگه داشتن، دور کردن، برحذر ساختن
فرهنگ فارسی عمید